غریب آشنا

  • خانه 

چرا در طول تاریخ هر وقت دین آمده، دعوا راه افتاده؟

15 دی 1401 توسط سرباز ولایت

🔸چون دین قبل از بندگی خدا، به نفیِ بردگی غیرخدا دعوت می‌کند
➖دو گروه مخالف دین هستند: «کسانی که مردم را به بردگی می‌کِشند» و «بردگانی که به بردگی خو کرده‌اند!»

 

➖ هرکس به کفر نزدیک بشود، اخلاق برده‌ها را می‌گیرد
➖ استقلال اقتصادی هم جلوه‌ای از برده نبودن است


استادعلیرضا پناهیان

 نظر دهید »

کلام نور

15 دی 1401 توسط سرباز ولایت


🍀امام صادق عليه السلام:
💢إنَّ القَصدَ أمرٌ يُحِبُّهُ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ و إنَّ السَّرَفَ (أمرٌ) يُبغِضُهُ (اللّه ُ عَزَّ و جلَّ).
🔘ميانه روى چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ آن را دوست دارد و اسراف امرى است كه خداوند عزّ و جلّ از آن نفرت دارد.
🖇الخصال، ص۳۶، ح۱۰

 نظر دهید »

#حدیث_روز

14 دی 1401 توسط سرباز ولایت

🍃 پیامبر صلی الله فرمودند

🔸 کارهاى خوب،
انسان را از مرگهاى بد، نگه مى دارد

🔸 صدقه پنهانى،
خشم خدا را خاموش مى سازد

🔸 صله رحم، عمر را زیاد مى کند

🔸 و هر کار نیکى، صدقه است.

📚 وسائل الشیعه جلد 11

 نظر دهید »

اثر کبری

12 دی 1401 توسط سرباز ولایت

در قرن ١٨ زمانی که انگلیس ، هند را به استعمار خود درآورده بود تعداد مارهای کبری در سطح شهر دهلی زیاد بودند 

و دولت هم برای مدیریت بحران تصمیم گرفت برای هر مار مُرده‌ای که مردم تحویل دهند جایزۀ نقدی به آنها پرداخت کند.
این تصمیم در ابتدا با تحویل مارهای مردۀ زیادی توسط مردم موفق به نظر میرسید و همه منتظر بودند که در طول زمان تعداد مارهای کبری کمتر شود

اما در نهایت تعجب تنها تعداد مارهای مرده‌ای که مردم تحویل میدادند هر روز بیشتر میشد .
دولت از پیامد این کار غافل شده بود زیرا بسیاری از مردم فقیر دهلی با تصور اینکه این کار درآمد خوبی دارد به پرورش مار روی آورده بودند.
البته این آخر ماجرا نبود و زمانی که دولت اعلام کرد که دیگر برای مارها جایزه نمیدهد فقرا نیز مارهایی که پرورش داده بودند در هر طرف شهر رها کردند .

بنابراین جمعیت مارهای کبری نه تنها کاهشی پیدا نکرد بلکه وضعیـت از روز اولش هم بحرانی‌تر شد، از این پدیده در علوم سیاسی به نام اثر کبری یاد میشود .
اثر کبری یعنی نداشتن افق تصمیم‌گیری مناسب درحل مسائل که میتواند عواقب پیش‌بینی نشده و خطرناکی را به همراه داشته باشد .

 نظر دهید »

خنده ی رهبر

11 دی 1401 توسط سرباز ولایت

  

بین مهمان های بیت رهبری، خانم و آقای جوانی بودن که 3 تا فرزند کوچک داشتن… 

دو، چهار و شش ساله.

آقا یکی یکی بچه ها رو که نوه های شهید بودند مورد عنایت قرار دادن 

در همون حال پدربچه ها اعلام کرد که…

“چهارمی هم توی راهه" 

آقا توی همهمه و سروصدای بچه های کوچیک، تکرار کردن چی؟ چهارمی هم توی راهه؟!!!

 آقا اونقدر خوشحال شدن و خندیدن که گوشه صورت آقا زیر چشم شون پر از چروک شد از شدت خنده…

 جلسه، جلسه ی بسیار راحت و صمیمانه ای بود که زیاد توش پیش اومده بود آقا بخندن 

 در این دیدار من در سمت راست کنار صندلی آقا نشسته بودم و از نزدیک چهره آقا رو میدیدم

در تمام این جلسه آقا به اون شدت که بخاطر بارداری چهارم یک زوج، خوشحال شدن و خندیدن، نخندیده بودن

بعد آقا با همون خنده دوست داشتنی ادامه دادن آفرین بیارید، باز هم بیارید… شما ها که انقلابی و حزب اللهی هستید “تا میتونید بیارید”

و بعد آقا دعاشون کردن و گفتن انشاله خدا شما و نسل شما رو هدایت کنه…

دوشنبه سوم آبان 1395

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

غریب آشنا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • بدون موضوع
  • جهاد تبیین
  • درس زندگی
  • روانشناسی
  • سیاسی
  • فرهنگی
  • مذهبی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس